داستان آدرنالین – قسمت اول
داستان شروع آدرنالین برمیگرده به سال ۹۶
و از جایی که چشم انتظار ۳ ۴ نفر بودیم تو کلاس رایگانمون شرکت کنن تا فقط بتونیم برگزارش کنیم،
رسیدیم به جایی که بیش از ۳۰۰۰ نفر در کلاسهامون شرکت کردن، بیش از صد قبولی پزشکی و دندونپزشکی داشتیم من جمله رتبه ۱۰ کشور، رتبه ۱۸ و ۲۹ منطقه و …
بذارید از یکم عقب تر شروع کنم.
سال ۹۴ تو کنکور شرکت کردم، لعنتی کنکور سختی هم بود، خصوصا ادبیات و زیستش. نتیجهش هم یادمه دقیقا روز ۲۸ تیر اعلام شد (چون روز تولدمه دقیق یادمه).
من پزشکی بابل قبول شدم و خیلی از دوستام تهران، ایران و … .
از همون ترم یک دانشگاه دلم میخواست کار کنم و رو پای خودم وایستم. تو سال ۹۵ با چند تا از فارغ التحصیلای سمپاد بابل یه گروه راه انداختیم بهنام آکادمی کنکور بابل، دو دوره هم همایش معرفی رشته های دانشگاهی برگزار کردیم که درآمدش صرف امور خیریه شد.
موقع شروع کار فکر میکردیم الان همه منتظرن ما بیایم بهشون کمک کنیم و برامون سر و دست میشکنن، ولی بعد از شروع دیدیم نه از این خبرا نیست، اکثر بچه ها هم که تهران درس میخوندن و نبودن و بعد از یه مدت این کار کلا کنسل شد.
من اما همچنان دلم میخواست کار کنم…
دیدگاهتان را بنویسید